زبان آلمانی در بین زبانهایی که پس از انگلیسی یادگرفته میشود، جایگاه اول را به خودش اختصاص داده. آیا واقعا ارزش دارد که وقتی همین انگلیسی را بهزور یادگرفتهایم سراغ یک زبان جدیدتر برویم؟ آیا آموختن این زبان ارزش وقت و زحمتش را دارد؟
ذهن ما، با وجود تواناییهای خارقالعادهاش در تحلیل و کار با اطلاعات جدید، همیشه برای یادگیری تنبلی میکند.در این نوشتار به دلایل ارزشمند بودن زبان آلمانی و به انگیزههای عموم افراد برای یادگیری این زبان میپردازیم.
۱- دنیای تازهای از اطلاعات
قبل از آنکه انگلیسی یادبگیرید، هرچیزی که با لاتین نوشته شده بود معنی در بستهای میداد که فقط بعضیها میتوانستند از آن عبور کنند. با یادگیری انگلیسی و خصوصا افزایش سطح دسترسی به اینترنت دنیای جای جالبتری شد. دیگر میشد چیزهایی را دید که قبلا بیمعنی بهنظر میرسیدند.
زبان آلمانی پس از انگلیسی، دومین زبانی است که مردم جهان به سراغ یادگیریاش میروند. علت این است که درک این زبان همانند انگلیسی دری تازه به دنیای اطلاعات را باز میکند. طبق آمارهای سال ۲۰۱۶، سایتهایی با دامنه .de در رده پنجم از لحاظ تعداد وبسایتها به شمار میروند. ممکن است فکر کنید، بسیاری از این سایتها نسخههای انگلیسی هم دارند اما اینطور نیست. در واقع، 5.8 درصد از محتوای موجود در اینترنت تنها به زبان آلمانی وجود دارند.
فضای آفلاین: بهدلیل نقش آلمانیها، در تولید علم، فرهنگ و هنر، بسیاری از کتابها و سایر محتواهایی غیردیجیتالی ارزشمند به این زبان موجودند. برای مثال در رشته هنر، سالانه بیشتر از 80 هزار جلد کتاب در آلمان منتشر میشوند که فقط درصد اندکی از آنها به انگلیسی ترجمه میشوند. در نتیجه چنین متونی تنها برای افرادی که به این زبان تسلط دارند، قابل درک است.
نباید فراموش کرد که نمونه اصلی و دستنخورده بسیاری از آثار برجسته به زبان آلمانی منتشر شدهاند و اگر بخواهید برای تحقیق یا حتی علاقه شخصی به سراغ این آثار بروید باید آن را یادبگیرید. از مثالهای این مورد میتوان به کتابهای کافکا و گوته اشاره کرد.
۲- گنجی از آدمهای جالب!
بعضی چیزها را نه فقط در دنیای وب بلکه در کتابها و مجلات نیز نمیتوان پیدا کرد. تجربیات ارزشمند، ویژگیهای مشترک و هزاران چیز دیگر را تنها در آدمهای جذاب میتوان پیدا کرد. هر جامعهای شامل افرادی با این خصوصیات است و جامعه آلمانی زبانها مملو از آدمهایی است که میتوان چیزهای بسیاری از آنها آموخت.
علت این مساله را هم میتوان به موقعیت استراتژیک، سیاسی و علمی آلمان نسبت داد.زبان آلمانی بیشترین زبان مورد استفاده در قاره اروپا و همچنین جزو یکی از زبانهای اصلی مراودات سیاسی این قاره است. همه اینها در کنار نقش مهم آلمان در مساله تولید علم، باعث شده تا یادگیری این زبان ابزاری برای دسترسی به بسیاری از افراد تاثیرگذار جامعه اروپا قلمداد شود.
۳- آلمانی برای کار
زبانهای حاشیهای زیادی مورد استفاده کشورهای مهم اروپایی هستند که نزدیکی فوقالعادهای با آلمانی دارند. اتریش، بلژیک، لیختنشتاین، لوکزامبورگ و سویس از جمله این کشورها به شمار میروند. در نتیجه میتوان گفت ارتباطات مرکزیت این قاره سبز، با آلمانی جلو میرود.
همین که تخصصی داشته باشید و به زبان آلمانی هم مسلط باشید فرصتهای شغلی بسیاری برای خودتان ساختهاید. اقتصاد صنعتی و توسعه یافته آلمان باعث شده تا خیلیها برای کار کردن در آن دل خود را صابون بزنند.
بسته به وضعیت بیکاری، قطعا میتوانید در این کشورها خودتان را به کار مشغول کنید. منظورمان از تخصص هم داشتن مدرک PHD نیست؛ شما حتی اگر به کارهای ساختمانی، فنی و بسیاری از شغلهای مرسوم دیگر آشنا باشید هم میتوایند در این کشورها کار کنید.
۴- تحصیل با کیفیت
تحصیل خوب برای خیلی از ما دغدغه محسوب میشود. رایگان بودن آموزش عالی در آلمان باعث شده تا بسیاری با رویای درسخواندن در این کشور بهدنبال یادگیری آلمانی و مهاجرت به آلمان رفتهاند.
با توجه به شرایطتان، تحصیل در آلمان میتواند یک هدف مفید قلمداد شود. خصوصا که زبان آلمانی نهتنها در حوزههایی مثل هنر که به آن اشاره کردیم، در رشتههای دیگر هم شهرت بسیاری دارد. بهطوری که دومین زبان علم در جهان به شمار میرود و 18 درصد از کتابهای علمی جهان به این زبان منتشر میشوند. رشد فیزیکدانانی مثل پلانک، آلبرت انیشتین، هایزنبرگ یا سایر دانشمندان و فیلسوفانی همانند فروید، کانت و هگل باعث شده تا زبان آلمانی حتی امروز هم تسلط خوبی به روند تولید علم جهان داشته باشد.
۵- از یک زبان غول نسازید!
باوجود توصیفهای مختلفی که مردم از سختی و دشواری بالای زبان آلمانی میگویند، یادگیری این زبان حداقل غیرممکن نیست! اگر انگلیسی خوبی داشته باشید، کارتان برای آموختن زبان آلمانی آسانتر است. چرا که انگلیسی و آلمانی ریشههای مشترکی دارند و هر دو جزو زبانهای هندو-اروپایی و از شاخه ژرمنی به شمار میروند.
به دلیل ریشههای مشترک این دو زبان، هزاران کلمه را میتوان یافت که با تفاوتهای کوچک، بهطور مشترک استفاده میشوند یا وابسته یکدیگرند. برای مثال Chin (به معنای چانه) در آلمانی Kinn خوانده میشود. به همین ترتیب، Water (آب) در آلمانی Wasser یا Father (پدر) در آلمانی Vater خوانده میشود.
بهعلاوه این، شما در آلمانی الفبای جدیدی را یاد نمیگیرید و جز برخی حروف خاص، با همان شالودهای کار میکنید که در انگلیسی با آن مواجه بودید. قطعا در راه یادگیری زبان آلمانی، دشواریهای خاصی که تقریبا همه زبانها دارند وجود دارد اما اگر به این نتیجه رسیدهاید که به آشنایی با آلمانی نیاز دارید، بیتوجه به این سختی ها کار را همین الان شروع کنید!
موسسه زبان آلمانی دال - آموزشگاه زبان آلمانی دال - موسسه آلمانی دال - آموزشگاه آلمانی دال - آموزش زبان آلمانی - یادگیری زبان آلمانی – دوره های زبان آلمانی – مهاجرت تحصیلی به آلمان – مهاجرت شغلی